دل نوشته های عاشورایی

شرح حال عاشورائیان

بسم الله الرحمن الرحیم

به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله ) ، توهین کردند. و می کنند هنوز این توهین تمام نشده آن دیگری توهین را شروع می کند. (برای دیدن بیشتر اخبار به سایت http://www.jc313.ir مراجعه کنید) هنوز خشم مسلمانان سراسر جهان در قبال فیلم توهین آمیر فروکش نکرده و ان شا الله نخواهد کرد، فرانسوی ها کاریکاتور توهین آمیز می کشند. جالب اینکه این فرانسوی ها در کشوری  که بیشترین مسلمان را دربین کشورهای اروپایی، دارد. وقتی به  «کیت میدلتون» عروس ملکه انگلیس توهین می شود . درب ان مجله که تصاویر عریان  عروس ملکه انگلیس را پخش کرده تعطیل میکنند ولی می گویند که مسلمانان فرانسوی حق راهپیمایی ندارند

به شخصیتی توهین می کنند که آیه ی وَإِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ در سوره قلم آیه 4 ، را خداوند کریم در شان حضرت محمد (ص) نارل فرمودند.که می گوید:

و بی شک تو بر آیینی عظیم استواری.

پیامبری که طبق حدیث قدسی "لولاک لولاک لما خلقت الافلاک " است .


همه دوستان ،توجه داشته باشدند که کسانی که به پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله توهین کرده و می کنند هرگز هیچ کتاب آسمانی را قبول نداشته و ندارند و خود را به جای مسیحی ها و یهودی ها جا میزنند و شیطان پرست و ماسونی هستند.

چرا که کسی که به خدا و کتب اسمانی اعم از هر نوع مسلمان (چه شیعه چه سنی)، مسیحی، یهودی، و ... هرگز به پیامبران و کتب دیگر ادیان بی حرمتی نمی کنند چرا که خوب می دانند هر پیامبری پیامبری دیگر را تاکید کرده و هیچکدام دیگری را نفی نمی کنند. طبق همان گفته پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله )، اگر تمامی 124000 پیامبری که خداوند به رسالت فرستاده را در یک مکان کنار هم گرداورید هیچ کدام باهم نزاعی ندارند بلکه همه آنها به خدای یگانه ایمان دارند و حرف همدیگر را تایید می کنند چرا که هر کدام برای تکمیل صحبت دیگری به رسالت مبعوث شده اند و حال آنکه بعضی از انها کتاب های انبیا دیگر را برای رسالتشان به دستور خداوند کریم مورد استفاده قرار می دادند.

خداوند در قران کریم در آیات پایانی سوره بقره می فرماید:

 

اَعوذُ بِالله مِنَ الشّيطانِ الرَجيم

بِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحيم

آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ

وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ

الْمَصِيرُ «285» لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا

اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا

حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ

لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ «286»

پناه ميبرم به خداوند از شر ابليس رانده شده

به نام خداوند بخشنده مهربان

پيامبر به آنچه از پروردگارش به او نازل شده، ايمان آورده و مؤمنان همگى به خدا و فرشتگان و كتاب ها و پيامبرانش، ايمان آورده‌اند [و بر اساس ايمان استوارشان گفتند:] ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نميگذاريم و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم ، پروردگارا ! آمرزشت را خواهانيم و بازگشت [همه] به سوى توست «285» خدا هيچ كس را جز به اندازه توانايى‌اش تكليف نميكند. هر كس عمل شايسته اى انجام داده، به سود اوست و هر كس مرتكب كار زشتى شده، به زيان اوست. [مؤمنان گويند:] پروردگارا ! اگر فراموش كرديم يا مرتكب اشتباه شديم، ما را مؤاخذه مكن. پروردگارا ! تكاليف سنگينى برعهده ما مگذار، چنانكه بر عهده كسانى كه پيش از ما بودند گذاشتى. پروردگارا ! و آنچه را به آن تاب و توان نداريم بر ما تحميل مكن. و از ما درگذر؛ و ما را بيامرز؛ و بر ما رحم كن؛ تو سرپرست مايى؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز فرما  «286»

همانطور که در آیات بالا مشاهده می کنید خداوند کریم می فرماید: ما ميان هيچ يك از پيامبران او فرق نميگذاريم یعنی خداوند کریم هیچ تفاوتی بین پیامبران که مبعوث کرده قائل نمی شود . بنا به اطاعت پذیری بیشتر هر پیامبر، مقام و منزلت آن پیامبر نزد خدا بیشتر است

گفتی كه یک دیار

    هرگز به ظلم و جور نمی‌ماند (برپا و) استوار!

والا پیامبر (پیام‌دار)

      محمد

آنگاه،

    تمثیل‌ وار کشیدی

                 عبای وحدت

                      بر سر پاکان روزگار!

والا پیامبر (پیام‌دار)

      محمد

در تنگ پرتبرک آن نازنین عبا،

    دیرینه ای محمد

        جا هست بیش و کم،

             آزاده را که تیغ کشیده ا‌ست بر ستم

شاعر : سیاوش كسرایی

+نوشته شده در سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:پیامبر,کتب آسمانی,مسلمان,قرآن,,ساعت9:47توسط محمد رضا | |

 عید فطر و پیروزى برطاغوت نفس

عید فطر؛ یعنى بازگشت‏ به فطرت و سرشت. بازگشت ازاین نظر كه آیا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طورصحیح برقراراست‏ یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و براثرحجاب‏هاى ‏جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، دركلاس ماه رمضان زنگارها زدوده‏ شده‏اند یا نه؟ كه اگر چنین است ‏باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى برطاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این كه: آن چه را در ماه‏ رمضان آموخته‏اند و در راه خودسازى و بهسازى به كار برده‏اند ابراز بدارند، با كلمات و حركات، بلكه درقلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعوروفریاد برون و درون كه: «الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشكرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است كه توصیف ‏گردد. آرى چنین است، معبودى جزخداى یكتا و بى‏همتا نیست، وخدا بزرگترازآن ‏است كه وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاك خدا دارد به خاطرآن كه ما را درراستاى پاكسازى و بهسازى هدایت كرده، و شكراو را كه جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است.

فلسفه اعیاد اسلامی :

چها رعید دراسلام به طوررسمى وجود دارد كه عبارت‏اند از: عید قربان، عید غدیر، عید جمعه و عید فطر. عید قربان جشن ایثار و فداكارى است، و مسلمان دراین رابطه به خویشتن بازمى‏گردد كه آیا به باطن و ماهیت چنین عیدى ‏رسیده است ‏یا نه. آن گونه كه ابراهیم خلیل(ع) قهرمان توحید رسید، و حسین بن‏علىعلیهماالسلام آن را دركربلا تكمیل كرد. عید غدیر جشن ولایت و امامت است و انسان مسلمان‏ با ژرف‏اندیشى به خویشتن مى‏نگرد كه آیا انتخاب او در مسئله بسیارمهم رهبرى، صحیح بوده است‏ یا نه؟ كه دربینش اسلام ناب، مسئله بسیارعمیقى است، و از اركان‏ زیربنایى نظام اسلام است، كه اگراو نباشد هیچ یك ازمفاهیم اسلام، ارزش واصالت ‏خود را نمى‏توانند نشان دهند. عید جمعه بازگشت ‏به خویشتن است كه نقش اساسى درپیشبرد اهداف، و وصول به مقصود دارد، و به راستى كه برقرارى اتحاد و یك ‏رنگى وهمدلى مسلمانان، وسیعترین و ژرف ‏ترین بركات را براى آنها به ارمغان خواهد آورد.

ولى آیا مى‏دانید كه اگرعید فطرت و خودسازى نباشد، عیدهاى دیگرتكمیل نخواهد شد. اگرچنین عیدى درزندگى انسان تحقق یابد همه روز، روزعید است؛ چنان‏ كه ‏امیرمومنان على(ع) فرمود: «انما هوعید لمن قبل الله صیامه و شكر قیامه، وكل ‏یوم لا یعصى الله فیه فهو عید؛(1)امروزتنها عید كسانى است كه روزه آنها درپیشگاه ‏خدا پذیرفته شود، و عبادت‏هاى شبانه آنها مورد پذیرش خداوند شده باشد، و هر روزى ‏كه گناه نكنى روزعید تو است.» حضرت على(ع) این سخن را ازسرچشمه وحى گرفته‏ بود، چرا كه وقتى خطبه رسول خدا(ص) را درمسجد پیرامون فضایل ماه رمضان شنید، ازآن حضرت پرسید: «بهترین كاردرماه رمضان چیست؟» پیامبر(ص) پاسخ داد: «الورع عن محارم الله عزوجل؛ (2)ورع و پرهیزكارى ازآن چه خداوند حرام نموده است ‏مى‏باشد؛ یعنى همان خودسازى و بازگشت ‏به فطرت پاك توحیدى‏.»

 
 

 

مسئله عید و فطرت در قرآن:

 

 

در قرآن مجید كلمه عید یك بار آمده، كه در رابطه با حضرت عیسى علیه السلام و شاگردان مخصوص اوست، شاگردان براى تكمیل ایمان خود گفتند: «آیا پروردگار تو مى‏تواند غذایى ازآسمان (مائده) براى ما بفرستد؟» حضرت از این تقاضا كه بوى شك و تردید مى‏داد، نگران شد و به‏ آنها فرمود:

«از خدا بترسید اگرایمان دارید.» ولى به زودى دریافت كه‏ مقصود آنها مشاهده معجزه بزرگ از عیسى است، تا در پرتو دیدار آن، قلبشان پاك ‏و سرشار از یقین گردد، از این رو به خدا عرض كرد:

«اللهم ربنا انزل‏علینا مائده من السماء تكون لنا عیدا لاولنا وآخرنا وآیه منك؛ خداوندا مائده‏اى ازآسمان برما بفرست تا عیدى براى اول و آخرما باشد و نشانه‏اى ازتو.» (3)

از آن جا كه روز نزول مائده روز بازگشت ‏به پیروزى و پاكى و ایمان به خدا بوده است، حضرت مسیح (ع) آن را

«عید» نامیده است، نتیجه این كه درقرآن كلمه «عید» به عنوان تكمیل مطرح شده است.

قرآن با صراحت، خداشناسى و دین را مسئله‏اى فطرى مى‏شمرد.ازجمله درآیه 30 روم مى‏خوانیم:

«فاقم وجهك للدین حنیفا فطرة الله التى فطرالناس علیها لاتبدیل لخلق الله ذلك الدین القیم؛ اى پیامبر! روى خود را متوجه آیین خالص ‏پروردگاركن، این فطرتى است كه خداوند انسان‏ها را برآن آفریده، دگرگونى درآفرینش خدا نیست.» این آیه بیان كننده آن است كه دین اسلام بر اساس ‏فطرت و سرشت انسان مى‏باشد و دستورهاى آن هماهنگ با درون ذات ‏وجود انسان است و اگر فطرت از دستبرد جهل، خرافات، تبلیغات غلط و تربیت‏هاى ‏ناسالم، محفوظ باشد، همان را مى‏خواهد كه آیین ناب اسلام آن را مى‏خواهد و خداوند آئینش را براساس نیازهاى فطرى بشر تدوین نموده است و اگرانسان داراى فطرت ‏نخستین، به دور از حجاب‏ها و زنگارها باشد، بدون هیچ‏گونه تردید، راه‏ توحید و دستورهاى صحیح الهى را مى‏پسندد و برمى‏گزیند،

انواع فطرت:

فطرت بر دوگونه است: فطرت عقل و فطرت دل.

فطرت عقل یعنى استدلال روشن عقلى، كه انسان بعد ازرسیدن به كمال عقل با مشاهده نظام جهان و دقت در اسرار هستى، به این حقیقت منتقل مى‏شود كه ‏محال است این نظام معلول مبدئى فاقد عقل و شعور باشد و این‏«عقل فطرى‏» بدون نیاز به معلم به مقصود مى‏رسد، ولى فطرت مفهوم دیگرى ‏نیز دارد كه ازآن تعبیر به «فطرت دل‏» مى‏شود، كه تفسیر فطرى بودن دین با این ‏تعبیر، صحیح‏تر و مناسب‏تر به نظر مى‏رسد و منظور از آن این است كه انسان وقتى به ‏اعماق جانش مى‏نگرد، نور حق را مى‏بیند و ندایى را با گوش دل مى‏شنود، ندایى كه‏او را به سوى مبدا علم و قدرت بى‏نظیر هستى دعوت مى‏كند، كه گاهى ازآن تعبیر به ‏«درك وجدانى‏» مى‏شود، مانند آن كه وقتى انسان یك گل زیبا را مى‏بیند، بدون‏ استدلال به زیبایى آن پى مى‏برد و از آن لذت مى‏برد. «عید فطر» به معناى بازگشت ‏به فطرت است، یعنى ‏مساله خودسازى درماه رمضان، انسان را به مقامى مى‏رساند كه ‏پرده‏هاى جهل، هواپرستى و هرگونه موانع ضد فطرت، از سر راه فطرت‏ برداشته مى‏شود و انسان مسلمان در این هنگام به فط‏رت ناب خود كه ازدرون ذات ‏وجودش مى‏جوشد بازمى‏گردد، همان فطرتى كه آیینه صاف خدانما و حق نماست؛ همان ‏پیامبر باطن كه اگر ازاسارت زنجیرهاى جهل و هواپرستى آزاد گردد، راهنماى كامل ‏و دقیق انسان به سوى كمالات است.

شواهد متعددى وجود دارد كه نشان ‏دهنده فطرى‏ بودن ایمان به حق است؛ مانند واقعیت‏هاى تاریخى كه نشان مى‏دهد در میان هر ملتى ‏در هر دوره‏اى اعتقاد به خداشناسى و مذهب وجود داشته است، چنان‏كه شواهد باستان ‏شناسى و آثار به جا مانده از دوره‏هاى قبل از تاریخ بیان كننده این ‏واقعیت است.

مطالعات روانى و اكتشافات روان‏كاوى درابعاد روح انسان نیز شاهد دیگرى بر فطرى بودن اعتقادات دینى است، روان‏شناسان چهار تمایل عالى و اصیل را به عنوان ‏ابعاد چهارگانه روح معرفى مى‏كنند كه عبارتند ازحس دانایى، حس زیبایى، حس‏نیكى، و حس مذهبى. كه این خود نیز دریچه دیگرى برفطرى بودن دین است. (4)

حجة‏الاسلام والمسلمین محمد محمدى اشتهاردى

+نوشته شده در جمعه 27 مرداد 1391برچسب:عید فطر,فطرت,سرشت,قرآن,ساعت21:8توسط محمد رضا | |